همایش تشکیل انجمن های اسلامی؛ اشخاص حقیقی شورای انتخابی این همایش: آقایان سید علی خامنه ای، سیدمحمد موسوی خوئینی ها، حسن حبیبی، محسن مجتهد شبستری و ابوالحسن بنی صدر. اقدامات دولت موقت باعث ایجاد انگیزهای برای دانشجویان می شود. ایده اولیه: ایده اولیه این اقدام، توسط نمایندگان دانشگاه های امیرکبیر شریف تهران مطرح گشت که با مخالفت نمایندگان دانشگاه های علم وصنعت رو به رو شد. از آن جایی که جریان موافق این اقدام با اقایان خامنه ای و خوئینی ها قرابت بیشتری احساس می کردند و از انجایی که اقای خامنه ای در سفر حج بودند این مسئله را با اقای خویینی ها مطرح می کنند. تصمیم آن بود که این موضوع را علنی نکنند تا جلوی اقدامات زود هنگام را بگیرند.
نمایندگان دانشجویی با آقای خوئینی ها درباره رساندن این تصمیم به امام خمینی صحبت می کنند که ایشان جواب می دهند: احتمالا امام موافق است و حمایت می کند. لکن الان به ایشان نمی گوییم. بعد از انجام کار به ایشان می گوییم، اگر پذیرفتند که هیچ؛ و اگر هم نپذیرفتند که اعلام عذرخواهی کرده و کار را تمام می کنیم. قبل از ۱۳ آبان، امام خمینی در پیامی برای سالروز شهادت جمعی از دانش آموزان به دست رژیم پهلوی اشاره کردند که دانشجویان مکتبی حملات خود را علیه نظام استکباری افزایش بدهند که دانشجویان این پیام را به عنوان یک کد از سوی امام قلمداد می کردند.
در روز ۱۳ آبان به دانشجویانی که در دانشگاه ها جمع شدند. اعلام شد که تصمیم چیست و دانشجویان هم به سمت سفارت حرکت کردند. بعد از حضور دانشجویان در سفارت، آقای خویینی ها با بیت امام در قم تماس می گیرد و به حاج احمد آقا شرح قضیه را می گوید تا ایشان به سمع امام برساند که امام هم می فرماید که خوب جایی را گرفتید، مبادا رهایش کنید و این باعث افزایش روحیه دانشجویان می شود.
در این میان دولت موقت از یک طرف به بیت امام فشار می آورد و از طرفی دیگر با درون لانه مکالمه دارد و این مسئله فضایی سنگین را در سفارت رقم میزند. ولی با حضور حاج احمد آقا در محل سفارت این حرکت از طرف امام تثبیت شد. در همان روز مجلس خبرگان جلسه فوری می گذارد و موضع حمایتی محکمی اتخاذ می کند. با همراهی امام با دانشجویان دولت موقت استعفا کرد و بر خلاف آنچه تصور می کردند، امام با استعفای دولت موافقت کرد. دانشجویان انگیزه تسخیر لانه جاسوسی را فشار برای بازگرداندن شاه توسط امریکا مطرح کردند. اقدامات دولت موقت در سازش با امریکا از جمله دیدار مهندس بازرگان با مشاور امنیت ملی امریکا نیز در شدت گرفتن این جریان بسیار تاثیرگذار بود.
این مسئله نشان داد که حرکت دانشجویی پتانسیل آن را دارد که تبدیل به یک حرکت ملی شود. بعد از استعفای دولت موقت، آقای قطب زاده رئیس وقت صدا و سیما نیز برای اعتراض به تسخیر سفارت استعفا داد و آقای خویینی ها سرپرست صدا و سیما می شود. اندکی بعد تعداد ۱۳ نفر از گروگان ها که سیاه پوست و یا زن بودند، جهت اهداف حقوق بشری آزاد شدند. در بین گروگان ها، یک گروهبان ۲۳ ساله با نیروهای انقلاب همکاری کرده و اطلاعات دیگر گروگان ها را در اختیار آنها قرار می دهد. او تنها کسی است که بعد از آزادی توسط دولت آمریکا مدال افتخار نگرفت.
دانشجویان بعد از ورود در ساختمان سفارت با اتاقی امنیتی مواجه شدند که در ان عده ای در حال منهدم ساختن و رشته کردن اسناد بودند. از اینجا دانشجویان مواجه بودند. با انبوهی از اسناد و لذا کارگروهی برای بازسازی اسناد و ترجمه آنها شکل می گیرد. در طول این مدت از جایجای کشور و از سازمان ها و اصناف مختلف نامه های حمایتی برای دانشجویان ارسال می شد.
بازرگان میگفت فاتحان سفارت در خط شیطان هستند. در عید ۱۳۵۹ آمریکا روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد. برای اولین بار در سال ۱۳۸۷ همه ی اسناد لانه در مجموعه اسناد منتشر می شود. بعضا گفته می شود امام در قضیه لانه در رودربایستی قرار گرفته است؛ در حالی که امام اصلا آدمی نیست که تحت فشار قرار گیرد؛ اگر امام به نظرش این اقدام غلط بود با ان موافقت نمی کرد. دشمنی آمریکا با ملت ایران بسیار قدیمی است؛ لذا تسخبر لانه سرآغاز دشمنی آمریکا با ایران نبود، بلکه سرآغاز تحریم ها بود. ما همیشه با این دید به قضیه لانه جاسوسی نگاه میکنیم که چرا انجام شده است. اما باید دانست که اگر لانه تسخیر نمیشد و پا برجا میبود می توان گفت که در حقیقت انقلابی هم باقی نمی ماند. اگر بخواهیم از دید و بازخورد داخلی به قضیه تسخیر لانه نگاه کنیم، بیشتر یک اقدام ضد دولت موقت بوده است. در ایام تسخیر لانه آیت الله منتظری به جمع دانشجویان آمده و با آنها دیدار می کند و از اقدامشان حمایت می کند. اما بعدها نگاه انتقادی میگیرد و نظرش بر این می شود که می شد این داستان را طولانی نکرد.
در دی ماه ۵۷ تعدادی از سران کشورها در جزیره گوادلوب اجتماع می کنند که هنوز اطلاعات دقیقی از آنچه در این گردهمایی بیان شد، در دسترس نیست. ولی دو روایت متفاوت درباره آن وجود دارد. یک روایت آن است که در این اجتماع این نتیجه حاصل شد که شاه ماندنی نیست و باید از مخالفین او حمایت کنند و روایت دیگر آن است که به این نتیجه رسیدند که شاه ماندنی نیست و دیگر نباید از او طرفداری کرد. قدر مشترک این دو روایت است که شاه ماندنی نیست. وقتی نگاه تحلیلی دانشجویان فاتح سفارت را نگاه می کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که درک خوبی از ماجرا داشتند و تحت تاثیر فضا نبودند و این کار با دانش قبلی بوده. بیانیه ها، واکنش ها، متون و مصاحبه ها همه حاکی از این واقعیت است.